Wednesday, September 10, 2008

ملکه ی صحنه ها

ملکه ی صحنه ها
دوستان عزیز
در این پست می خواهم جواب کسان -یا هیچکسان-ی را بدهم که صحبت هایشان ارزش پاسخ دادن ندارد! اما این که چه انگیزه ای باعث این کار می شود بهتر است ناگفته بماند!
در وبلاگی خواندم که گوگوش٬ این هنرمند بزرگ کشور ما از لقب "ملکه ی صحنه ها" در تبلیغ کنسرت خود استفاده کرده است! -که این خبر دروغ موجب خنده ی بسیار ما شد از بابت کسی که متن را نوشته!-
-خصوصا با به یاد آوردن این که چه کسی این لقب را به خود داده!-: کسی که خود قبلا بسیار از شاه ماهی هنر ایران دزدی کرده.
و حالا طرفداران او لقب دزدی به شاه ماهی هنر ایران می دهند!
من نمی دانم چه طور پس از دزدی ترانه و آهنگ "گل بی گلدون" و اجرای دوصدایی آن٬ طرفداران این خانم می توانند در مورد شاه ماهی هنر ایران صحبت کنند! اصلا چه طور می توانند سرشان را بالا بگیرند؟! همینطور پس از اجرای ترانه ی "همسفر" توسط همان خانم در کنسرت هایشان!...
این طرفداران باید بدانند که کسی با لقب بزرگ نمی شود.
خانم مورد علاقه ی شما٬ از هر لقبی که می خواهد استفاده کند٬ -حتی از لقب شاه ماهی که حرمت دارد.- اگر توانست یک سالن ۱۵۰۰۰ نفره را مثل گوگوش به تنهایی soldout کند٬ ما می فهمیم که لیاقت لقبش را دارد. پر کردن سالن های بزرگ با هزار لقب هم ممکن نیست.
(اگر تمام عمر خود را صرف دلیل آوردن برای علت ناتوانی خود بکنید٬ در آخر تنها با یک معنا رو به رو هستیم: شما نتوانسته اید.)
هیچ توجیحی برای علت ناتوانی هیچوقت پذیرفته نیست. زیرا در آخر معنایش همان "نتوانستن" است!

ایرانی ها بارها ثابت کرده اند که از کارهای خوب استقبال می کنند.
من نمی خواهم به خواننده ی مورد علاقه ی شما بی احترامی کنم. حتی نام او را نمی برم. فقط می خواهم بگویم به جای این که روی القاب حساس باشید٬ کمی واقع بین باشید دوستان.
اما اگر باز هم برایتان مهم است٬ باید بگویم خوشبختانه در هیچ کدام از تبلیغات کنسرت گوگوش اسمی از ملکه ی صحنه ها آورده نشده است. اگر چنین تبلیغی پخش شده حتما آن را برای ما بفرستید. شاید عکس جدیدی از گوگوش نازنین در آن تبلیغ دیدیم! گوگوش نازنین همیشه شاه ماهی هنر بوده و این که چگونه این لقب را به گوگوش نازنین داده اند خود تاریخچه ای دارد.
پس لطفا به جای مسائل فرعی به صحبت در باب هنر بپردازید. -اگر از شما بر می آید.-
البته که از شما برنمی آید. تا هنگامی که کسانی که چیزی از موسیقی و از ترانه ی نوین فارسی نمی دانند در مورد آن اظهار نظر می کنند... نمی توان انتظاری داشت!
من روی صحبتم با هواداران این خواننده است نه خود او.
من صحبتم با ذهن های تنبل و کتاب نخوانده است.
جالب است که طرفداران همین خواننده در مورد ترانه ی استاد قنبری هم نظر می دهند!!!
آن هم پس از پخش ویدیویی با نام "خودتی" (معنای آن کاملا واضح است.) -البته اگر نام ترانه ی فولکلوریک تهرانی بر آن نگذاریم!!!-
من کاری به دلیل پخش این آهنگ ندارم. فقط در تعجبم که اینان چطور می توانند در مورد ترانه ی نوین نظر بدهند.
سعی در زیر سوال بردن بزرگانی همچون استاد شاملو٬ شهیار قنبری٬ ایرج جنتی عطایی و خواننده ای که دستگاه های صوتی نشان می دهند که بیشترین وسعت صدا را در بین هنرمندان ایرانی دارد٬ نه تنها کوچک ترین خدشه ای در کارنامه ی هنری آنها ایجاد نمی کند٬ بلکه این سعی بیهوده گوینده را بی اطلاع نشان می دهد.
وقتی می بینیم هواداران خانم فروهر -این هنرمند عزیز کشورمان- چه طور هنر هنرمندان دیگر هم در کنار کار خواننده ی مورد علاقه ی خود می پذیرند٬ ما هم به خانم فروهر جذب می شویم و حداقل شعور طرفداران او را تحسین می کنیم.
ولی برخی از نظرات بی شرمانه ای که در سایت های طرفداری ملکه ی صحنه ها(!) می خوانید به راستی نشان دهنده ی شخصیت و ادبیات ضعیف نویسندگان آن است.
اگر در بین طرفداران این خانم شخصی با تحصیلات هست٬ خواهش می کنم به این نظرات رسیدگی کند. چرا که شما جلوه ای از آن خانم هستید.
اگر در وبلاگ های طرفداری هنرمندانی چون داریوش و سیاوش قمیشی بگردید٬ کاملا تفاوت را با این وبلاگ ها احساس می کنید.
سطح فکری انسان ها را می توان با ترانه ای که برای شنیدن انتخاب می کنند سنجید.
برای مثال نظرات طرفداران این آهنگ های ضعیف -و به اصطلاح عامیانه "آهنگ های کوچه بازاری"- را در وبلاگ هواداران ملکه ی صحنه ها(!) بخوانید!
وقتی فضایی برای بحث های هنری در باب موسیقی نوین نباشد٬ بزرگ ترین بحث آنها این می شود که:
یکی از مجریان تلویزیونی گوگوش را با نام Queen of persia خوانده. حال آن که تفاوت Queen of persia و Queen of stages محسوس است. و این که صحبت این مجری محترم چه ربطی به بحث های بی سر و ته شما دارد ما را از موضوع دورتر می کند!
طرفداران عزیز ملکه ی صحنه ها٬ شما وقتی هوادار هنرمندی می شوید باید این را هم بپذیرید که او همیشه از چه کسی تقلید می کرده.
چرا که به قول بزرگی: "عاشق بودن همان است که بدانی دیگری کامل نیست. بتوانی بخش های نازیبا را ببینی ولی بر بخش هایی که دوست می داری تاکید کنی و شادمانه هر دو را بپذیری."
و حالا بهتر است به جای نشستن پای تلویزیون های ایرانی برای پیدا کردن جایی برای تخلیه ی حسادتی که می رود تا تبدیل شود به یک عقده ی درونی٬ لحظه ای تفکر کنید که شاید حرف دیگری درست باشد. اما اگر نخواهید حتی لحظه ای به این موضوع فکر کنید٬ تا ابد در جهل خواهید ماند. چرا که خفته را می توان بیدار کرد اما کسی که خود را به خواب زده نمی توان!
امیدوارم اگر پاسخی داده می شود٬ منطقی و با حفظ اخلاق ایرانی باشد.

به قول شاعر:
دشمنی فکر کسان دوستی اندیشه ی ما
عیب شغل دگران است و هنر پیشه ی ما

16 comments:

Anonymous said...

پس از خواندن آن متن کاملا چهره یک کودک سبک مغز و ۴ ساله ای جلوی چشمم آمد که شبیه اسباب بازی خود را در فروشگاه اسباب بازی فروشی میبیند و از پشت ویترین عربده میزند که این همان اسباب بازی من است .
و چون حرفش به جایی نمیرسد و عقلش کامل نیست که بفهمد این آن نیست در تفکرات خام خودش میبیند که صاحب مغازه اسباب بازی او را دزدیده..بی آن که شعورش این را درک کند که حرفش مضحک است.
خیلی ها از کم خردی رنج میبرند و این جماعت گویا از همه بیشتر..
براستی درست گفتید.ترانه های سبک و سر راهی خواندن جدا از اینکه فهم و شعور انتخاب کننده این ترانه ها را نشان دهد میتوند مخاطبان این ترانه ها را هم به رسوایی بکشد.آنها با انتخاب این ترانه ها برای گوش کردن فقط یک چیز را نشان میدهند.در هر حال در خانه هر کسی را بزنی و بپرسی از بین این همه مقلد یگانه مقلد بزرگ گوگوش کیست تنها به یک نام اشاره میکند.اما همین انتخاب کنندگان این ترانه ها ی هجو با ذهنی کودک از سر حسادت های کودکانه و ناراحتی از این بابت که چرا نمیتوانند هنر مندشان را در این درجه از شکوه ببینند با کج دهنی و زبان درازی به جاده خاکی میزنند و الحق هم در جفنگ گویی و گزافه گویی ید طولایی دارند و میدانند از بند تنبان فاطی چگونه وبلاک نویسی کنند که از بغل این بند تونبان یک ترانه شش و هشت رو حوضی ناب برای خواننده ی محبوبشان در بیاورند تا او بخواند و آنها هم برایش کف بزنند و هم عقده هایشان را فریاد بزنند.


گوگوش هم البته از این ترانه ها خوانده اما میدانید در کجا؟؟در برنامه های طنز رادیو با منوچهر نوذری و دیگر بزرگان.اما هیچ وقت در روی صحنه خودتی خودتی رو فریاد نزده..چون او صاحب مرداب و دو پنجره است نه سر به هواا..طرفداران او گرچه با آهنگهای شاد او پای کوبی میکنند که البته این ترانه های شاد همه تاریخچه و عظمتی دارند که تا به امروز ماندگار ماندند و قابل قیاس با هیچ ترانه ای نیستند و گرچه از زیبایی یه گوگوش و تنوع لباس و آرایش او در یک کنسرت لذت میبرند و اگرچه به سالن های بزرگی که گوگوش آنها را به تنهایی پر میکند مینازند و اگر چه بهخود میبالند وقتی تاریخچه هنری گوگوش این خواننده ی بین المللی را میبینند و اگر چه قدرت اجرا زنده گوگوش را میستایند .چنان صدایی که اگر خواننده محبوب شما بخواهد کویر یا جاده را اجرا کند در وسط اجرا احتمالا یا گوجه فرنگی به سرش پرتاب میشود و یا خودش اینقدر فشار به حنجره اش می آورد که کارش به بستری شدن در بخش آی.سی.یو میکشد.

Anonymous said...

پس از خواندن آن متن کاملا چهره یک کودک سبک مغز و ۴ ساله ای جلوی چشمم آمد که شبیه اسباب بازی خود را در فروشگاه اسباب بازی فروشی میبیند و از پشت ویترین عربده میزند که این همان اسباب بازی من است .
و چون حرفش به جایی نمیرسد و عقلش کامل نیست که بفهمد این آن نیست در تفکرات خام خودش میبیند که صاحب مغازه اسباب بازی او را دزدیده..بی آن که شعورش این را درک کند که حرفش مضحک است.
خیلی ها از کم خردی رنج میبرند و این جماعت گویا از همه بیشتر..
براستی درست گفتید.ترانه های سبک و سر راهی خواندن جدا از اینکه فهم و شعور انتخاب کننده این ترانه ها را نشان دهد میتوند مخاطبان این ترانه ها را هم به رسوایی بکشد.آنها با انتخاب این ترانه ها برای گوش کردن فقط یک چیز را نشان میدهند.در هر حال در خانه هر کسی را بزنی و بپرسی از بین این همه مقلد یگانه مقلد بزرگ گوگوش کیست تنها به یک نام اشاره میکند.اما همین انتخاب کنندگان این ترانه ها ی هجو با ذهنی کودک از سر حسادت های کودکانه و ناراحتی از این بابت که چرا نمیتوانند هنر مندشان را در این درجه از شکوه ببینند با کج دهنی و زبان درازی به جاده خاکی میزنند و الحق هم در جفنگ گویی و گزافه گویی ید طولایی دارند و میدانند از بند تنبان فاطی چگونه وبلاک نویسی کنند که از بغل این بند تونبان یک ترانه شش و هشت رو حوضی ناب برای خواننده ی محبوبشان در بیاورند تا او بخواند و آنها هم برایش کف بزنند و هم عقده هایشان را فریاد بزنند.


گوگوش هم البته از این ترانه ها خوانده اما میدانید در کجا؟؟در برنامه های طنز رادیو با منوچهر نوذری و دیگر بزرگان.اما هیچ وقت در روی صحنه خودتی خودتی رو فریاد نزده..چون او صاحب مرداب و دو پنجره است نه سر به هواا..طرفداران او گرچه با آهنگهای شاد او پای کوبی میکنند که البته این ترانه های شاد همه تاریخچه و عظمتی دارند که تا به امروز ماندگار ماندند و قابل قیاس با هیچ ترانه ای نیستند و گرچه از زیبایی یه گوگوش و تنوع لباس و آرایش او در یک کنسرت لذت میبرند و اگرچه به سالن های بزرگی که گوگوش آنها را به تنهایی پر میکند مینازند و اگر چه بهخود میبالند وقتی تاریخچه هنری گوگوش این خواننده ی بین المللی را میبینند و اگر چه قدرت اجرا زنده گوگوش را میستایند .چنان صدایی که اگر خواننده محبوب شما بخواهد کویر یا جاده را اجرا کند در وسط اجرا احتمالا یا گوجه فرنگی به سرش پرتاب میشود و یا خودش اینقدر فشار به حنجره اش می آورد که کارش به بستری شدن در بخش آی.سی.یو میکشد.

Anonymous said...

پس از خواندن آن متن کاملا چهره یک کودک سبک مغز و ۴ ساله ای جلوی چشمم آمد که شبیه اسباب بازی خود را در فروشگاه اسباب بازی فروشی میبیند و از پشت ویترین عربده میزند که این همان اسباب بازی من است .
و چون حرفش به جایی نمیرسد و عقلش کامل نیست که بفهمد این آن نیست در تفکرات خام خودش میبیند که صاحب مغازه اسباب بازی او را دزدیده..بی آن که شعورش این را درک کند که حرفش مضحک است.
خیلی ها از کم خردی رنج میبرند و این جماعت گویا از همه بیشتر..
براستی درست گفتید.ترانه های سبک و سر راهی خواندن جدا از اینکه فهم و شعور انتخاب کننده این ترانه ها را نشان دهد میتوند مخاطبان این ترانه ها را هم به رسوایی بکشد.آنها با انتخاب این ترانه ها برای گوش کردن فقط یک چیز را نشان میدهند.در هر حال در خانه هر کسی را بزنی و بپرسی از بین این همه مقلد یگانه مقلد بزرگ گوگوش کیست تنها به یک نام اشاره میکند.اما همین انتخاب کنندگان این ترانه ها ی هجو با ذهنی کودک از سر حسادت های کودکانه و ناراحتی از این بابت که چرا نمیتوانند هنر مندشان را در این درجه از شکوه ببینند با کج دهنی و زبان درازی به جاده خاکی میزنند و الحق هم در جفنگ گویی و گزافه گویی ید طولایی دارند و میدانند از بند تنبان فاطی چگونه وبلاک نویسی کنند که از بغل این بند تونبان یک ترانه شش و هشت رو حوضی ناب برای خواننده ی محبوبشان در بیاورند تا او بخواند و آنها هم برایش کف بزنند و هم عقده هایشان را فریاد بزنند.


گوگوش هم البته از این ترانه ها خوانده اما میدانید در کجا؟؟در برنامه های طنز رادیو با منوچهر نوذری و دیگر بزرگان.اما هیچ وقت در روی صحنه خودتی خودتی رو فریاد نزده..چون او صاحب مرداب و دو پنجره است نه سر به هواا..طرفداران او گرچه با آهنگهای شاد او پای کوبی میکنند که البته این ترانه های شاد همه تاریخچه و عظمتی دارند که تا به امروز ماندگار ماندند و قابل قیاس با هیچ ترانه ای نیستند و گرچه از زیبایی یه گوگوش و تنوع لباس و آرایش او در یک کنسرت لذت میبرند و اگرچه به سالن های بزرگی که گوگوش آنها را به تنهایی پر میکند مینازند و اگر چه بهخود میبالند وقتی تاریخچه هنری گوگوش این خواننده ی بین المللی را میبینند و اگر چه قدرت اجرا زنده گوگوش را میستایند .چنان صدایی که اگر خواننده محبوب شما بخواهد کویر یا جاده را اجرا کند در وسط اجرا احتمالا یا گوجه فرنگی به سرش پرتاب میشود و یا خودش اینقدر فشار به حنجره اش می آورد که کارش به بستری شدن در بخش آی.سی.یو میکشد.

Anonymous said...

.اما با تمام این چیزهایی که ما بدان میبالیم و به هنر پیشه محبوب و سوپر استار همیشگی ایران افتخار میکنیم اما هیچ گاه حاضر نمیشویم که به خود و فهم خود و شعور و هنر گوگوش توهین کنیم و در وبلاک هامان فقط و فقط و مصاحبه های تلویزیونی و مدل مو و لباس حرف بزنیم..هنر مند ما اینقدر حسن و بزرگی دارد که ما این حرفها را در برابر آن بزرگی حرفهای خاله زنکی میدانیم..اگرچه زیبایی او را همچنان میستاییم و افتخار ما این است او ظاهر خود را همین گونه که هست نگه داشته و هیچ گاه در جلوی آیینه نرفته و بینی خود را کج و راست ندیده و یا لبهای خود را جوری نکرده که در وقت خنده و عشوه آدم را تنها به یاد یک چیز بیاندازد و آن کرشمه های شتریست.....
حالا بروید و عکسهای مختلف بیابید که گوگوش اینجا این شکل بوده و آنجا فلان شکل پس اینکارو کرده.امیدوارم عمق حرف را درک کرده باشید و منظور از تغییر را فهمیده باشید.البته امیدوارم..چون ذهن بیکار هزار راه میرود اما ذهنی که الاف نیست حقیقت مطلب را میگیرد به کار میبندد و از آن عبور میکند.شما و هنرمندتان حسادت را با تمام وجود فریاد میزنید.حرفهایتان بون نا میدهد.وقتی حرف میزنید صدای ناله به گوش میرسد..هیچگاه نشنیده ام که گوگوش بیاید و اسمی از این خواننده یا دیگران بیاورد.چون نیازی ندارد.چرا اینکار را بکند؟؟

Anonymous said...

.هر ماه تقریبا یک کنسرت بالای 8 هزار نفر در یک شهر میدهد.گران ترین کنسرت را از لحاظ هنری به یادگار میگزارد.زیبا ترین لباسها را میپوشد.با هر ترانه به یک مدل میرقصد.با ترانه های جاده و مرداب و دو پنجره و کویر قدرت صدای خود را به رخ همه میکشد.با ترانه های منو گنجشکها و نجاتم بده و کمک کن و همسفر و پل و.....بوی عشق در سالن به راه میاندازد.با آی مردم مردم گریه میکند و بلافاصله با گل بی گلدون و عشق قدیم و هزاران ترانه شاد دیگر میرقصد و ما را به پای کوبی وا میدارد.این است افتخار ما .این است هنر گوگوش ما...گوگوش یعنی کنسرت های با کلاس و با شکوه.نه اینکه بیاید جلوی دوربین پاهاشو تا کجا بالا ببره و اگه کسی چیزی نگه و تعریفی نکنه خودش پیش قدم بشه و هوار بزنه پاهای منو ببینید چه سکسیه.بعد مثل کودک کم خرد که میخواهد پز بدهد بگوید راستی دست هایم هم سکسیه هاااا!!!!..جای تاسفه..کاش طرفداران این خانوم بدانند طرفدار چی هستند؟؟صدا؟؟واقعا صدا؟؟؟؟اگه اتگونه هست که البته برای این انتخاب متاسفم.چون آنها از این نظر هم تیرشان به سنگ خورده و انتخابشان مثل همیشه غلط بوده

Anonymous said...

اما اگر از تیپ ظاهر و لباس و مو شیفته او شدند باید گفت او تحت این عنوان فعالیت نمیکند.او بعنوان خواننده مشغول به کار است..اگر تیپ و ظاهر خارق العاده ای داشت شک نکنید تا بحال با این انگیزه قوی ای که در سکسی شدن دارد عکسش روی جلد پلی بوی بود..یا به نحوی خودش را به مارکت های این چنینی میرساند...اما او بعنوان یک خواننده کار میکند و به ناچار چون صدا که مهم ترین ابزار یک خواننده هست را ندارد ترانه های رو حوضی را که قدرت صدا نمیخواهد را انتخاب میکند که حتی تیم دانگ صدا نخواهد و فقط قر فتانه ای بخواهد و برای جلب مخاطب هی دامن را کوتاه میکند و از پاهای زیبایی که خدا فقط به او داده و نه هیچ کس دیگر و زیبایی وصف ناشدنی که فقط مختص اوست و تا بحال خدا به کسی جز او این زیبایی را نداده و بعد از این هم هرگززززززززززز نخواهد داد صحبت میکند..و با میکس سکس و قر کمر و تقلید(حالا این تقلید از گوگوش نبود از مدونا و دیگران.و طرفدارانش چه لذتی میبرند و همچنین خودش که ما از گوگوش تقلید نمیکنیم.ما از فلانی بیساری تقلید میکنیم.فرق ندارد که از چه کسی تقلید میکنید.مهم این است مه هنر ندارید و همواره مقلد و دنباله رو هستیدددد..حالا مقلد این نشد! ادای دیگری را در میاوریم.!!!که حتی در ادا در آوردن هم ته صف هستید)طرفدارانی جذب کرده و همیشه وحشت داشته که کنسرت تکی بدهد جز یک بار ..میبینید.ما طرفداران گوگوش در تاریکی سنگ نمیاندازیم..تحقیق میکنیم و بعد حرف میزنیم تا یاوه نگوییم.شنیدم که یکی از دوستانم به مدیر گروهتان گفته که ترانه مرداب گوگوش را شهره ضمیمه یک ترانه اش کرده و سپس مدیرتان گفته ترانه مرداب را نشنیده!!!این ترانه برای همه مثل سلام آشناست و آنوقت شما میگویید آن را نشنیده اید؟؟تازه آن وقت بود که جواب سوالم را گرفتم..

Anonymous said...

سوالی که در ذهن داشتم که با این همه شکوه و بزرگی گوگوش بمانند عقاب هنری چگونه کسی میشود یک گنجشک را سنبل هنری خود کند؟دلیل آن عدم تحقیق و بی خبری است..یک شب در یک جا یک کسی از طاق پایین میافتد و ما چون فقط او را دیده ایم او را سنبل خود میکنیم بی آنکه تحقیق کنیم و ببینیم از او بهتر هم هست یا نه؟؟چون تحقیق بلد نیستیم..پس با چراغ قوه ای که در دست داریم به خورشید فحش میدیهیم که ای خورشید.نور تو از چراغ قوه ی من است!!اول این بوده و بعد تو آمدی .تو ادای مارا در نیار و برو.و وای بر این عقل سخیف ..گرچه مارا می خنداند امااا باید یه حال بی خبری اش گریست...شهره فقط یک بار در دورانی که لس آنجلس فقر هنرمند ایرانی داشت یک کنسرت تکی داد و فقر هنرمند در آنجا شانس بزرگی برایش بود....اما بعد از ان همواره با لشگر کشی و گروه خوانندگان در سالن های بزرگ کنسرت داده..در آبرهزن و دیگر سالن ها رفته .اما اینقدر خواننده در این لشگر کشی بوده که سهم او از کنسرت و سالن بزرگ تنها 4 یا 5 آهنگ بوده..ملکه ی صحنه یعنی این؟یعنی میکروفون رو از دستت بکشند و بگویند خانوم برو پایین نوبت فرشید امینه بعد اون 8 تا خواننده دیگه هم باید بیایند بخوانند این آدما که دست میزنند فقط برای شما نیامدند که!!!!!!!!!!!!!!

Anonymous said...

اگر ملکه صحنه ها این است خوشحالم که هرگز گوگوش را با این نام خطاب نکنیم.چون او مانند یک دیوا در روی صحنه ای پا میگزارد که مختص او و فقط خوووود او طراحی شده و ساخته و پرداخته شده و جلوی جمعیت بزرگی کنسرت میگزارد که همه فقط و فقط برای او آمدند...این کنسرتها سالی یک بار هم نیست.هر ماه یک سالن بزرگ انتظار این را میکشد که گوگوش بر روی صحنه آن بخرامد و یک گنج هنری دیگر بر گنجینه هنری خود بیافزاید......هر چند که گوگوش به لقب نیازی ندارد و او را اگر فائقه خالی هم بخوانند همه برایش جان میدهند اما وقتی قد کشیدید و پرده حسادت از جلوی چشمان کورتان کنار رفت کمی فکر کنید و به خواننده تان بگویید خود را به این نام نخواند..چون کلاه بزرگی است بر سر او.این کلاه بزرگ جلوی چشم او و هوادارانش را بسته و نمیدانند این لقب چقدر آریه ای و مضحک است..
گفتید لقب ملکه صحنه ها را مردم به او دادند.کدام مردم؟تاریخچه اش را میگویید؟؟لقب شاه ماهی تاریخچه مفصلی دارد که ما میدانیم اما دوست داریم تاریخچه این لغت آریه ای ملکه را بدانیم..
ملکه ایراان و خواندانش در کنسرت به دیدار گوگوش میشتابند و با او عکس و امضا میگیرند..شاید برای این تا بحال به دیدار ملکه صحنه ها نرفته اند بزرگ ملکه ایران..چرا که حضور دو ملکه در زیر یک سقف مضحک است..

Anonymous said...

خوشحالیم که گوگوش بدون اینکه مث یک حیوان وفادار پاچه این و آن را بگیرد و به این و آن بپرد و کسی نیست که گوگوش از او کمتر باشد که گوگوش به او حسادت کند و در هر مصاحبه بخواهد اسم او را ببرد و عقده هایش را خالی کند..بدون توجه به همه این مسایل کار خودش را میکند و در صدر است.و ما طرفدارانش لازم نیست در سایت های مختلف دعوا کنیم که حالا که خواننده مان یه سالن 1000 نفری را هم پر نکرد بیایید رای گیری کنیم و تو رای گیری ملکه را اول کنیم تا حسادتمان بخوابد و بگوییم دیدید.نظر سنجی واقعی این است..آن 15000 نفری که به کنسرت میروند همه کشک است.این 200 نفری که اینجا رای دادند این درست است.ما طرفدار های گوگوش شما را یه حال خود میگزاریم .این کارها را هم نکنید عقده های درونی تان تخلیه نمیشود و ممکن است کارهای جنایی کنید..همین طور که چون از پس حرفهای یک وبلاگ بر نمی آیید آن را حک میکنید.
در ضمیمه دزدی من اتفاقا زیاد ناراحت نمیشم...چون گوگوش ابزاری دارد که به وسیله آنها خلق هنر میکند و خوودش فقط آن ابزار را دارد و اگر کس دیگری سعی در کپی برداشتن کند هیچ وقط کارش به خوبی ارجینال نخواهد شد.پس بگزار بخوانند و بدزدند و ببرند..این خوانواده عادتشان دزدی است

Anonymous said...

برادر آهنگ رضا صاقی را میدزدد.که البته خواهر مهربان این ترانه را میشتود خوشش می آید و بعنوان هدیه به برادر عزیز تر از جان میدهد . چون هنرمند نیست از قوانین هنری بی اطلاع است و هیجان زده با اشک و آه این هدیه را به جان شیرینش هدیه میکند.خانوم قانون هنری ای وجود دارد..و سپس چون هر دو از این سرقتهای هنری که پیش از این از 3 ترانه گوگوش و اینک ترانه رضا صادقی داشتند راضی و شاد هستند خوشحال با هم پای ماهواره مینشینند و شامپاین باز میکنند و کانال های عربی را بالا پایین میکنندو چند آهنگ بسیارر زیبا به گوششان و چشمشان میرسد...برادر شبیه به خواهر به خواهرش دو تا از این ترانه ها را هدیه میکند و خواهر به برادرش 4 تا هدیه میکنند و به دختر شادروان ویگن زنگ میزنند و میگویند روی متن عربی این ترانه ها یه شعری بسراید.تاکید میکنند مهم این نیست متن شعر چه باشد.آهنگ به قدر کافی بالاست..و این گونه است که میگویند فلان کس صاحب شناسنامه خود نیست...محصول مشترک است.ناب نیست.خالص نیست..اورجینال نیست.کپی است.یه روز کپی گوگوش یه روز کپی مدونا یه روز کپی عربها

Anonymous said...

.و خواهر میگوید عزیز برادر تو صدا داری اما من هر شعری را نمیتوانم بخوانم پس ترانه سرای عزیز یه چیزی در حد هوس و سر به هوا بسرا که من با قر کمر و دامن کوتاه این 4 تا آهنگی که قرار است روی سن بخوانم را بخوانم و بروم و ضعف صدا یم معلوم نشود..حالا در استودیو به لطف کامپیوتر یه کاری میکنم اما اجرای زنده را چه کنم؟؟؟پول آهنگساز را هم که نباید بدم چون آهنگ دزدی است پس از کسیه خلیفه میبخشم و با مال دزدی خیرات میکنم 5 تا بچه فقیر رو یه بادبادکی دستشان میدهم.تازه برای خودم هم بهتره چون میام جلوی تی وی بعد از اینکه به حد کافی مینی پوشیدم و پاهامو نشان دادم و لوندی کردم تا مردم حواسشان پرت شود از من سوالای سخت سخت نپرسند و فقط بگن چه خوشگلی میگویم آره من اینقدرر خیر هستم پول کمک میکنم..
بخدا وقتی یک خواننده ی عرب یک آهنگ ناب به بیرون میدهد من تنم میلرزه و صدای ملکه رو روی آهنگ تصور میکنم نا خود آگاه..گوگوش که جای خودش را دارد و اصلا در کلاس کاریه این خانوم نیست اینجور حسادت این خانوم و هوهدارانش را بر اگیخته بطوری که وبلاکهاشان پر اسم گوگوش است و مصاحبه ها همه با نام گوگوش آغاز میشود..وای بحال لیلا و نوش آفرین و هنگامه.ببین اینها چه میکشند از این همه بی سوادی و بی خردی و سنگ در تاریکی اندازی و حقارت و حسادت....بعنوان یک ایرانی از این همه کوچکی هموطنم دلم به درد می آید و متاسفم

Anonymous said...

MONA JOON KHOHHALAM KE MIBINAMET ENSHSALLAH HAMISHE SALAMAT O FAALE GOOGOOSHI BASHI AZIZAM .

WEBLOGET MATIN O KHOOBEH AMA ESHKALESH INKE HOROOF KHAILI REEZE .
MISHE ESTESNAAN MATLABE SAFEYE AVALRO KE DAR BAREYE QUEEN-SH HAST RO DOROSHTAR KONI TA BAZIHA TOO CHESHM O MAGHZESHOON BEHTAR FOROO BEREH ????!!!!!!

Anonymous said...

ba tashakkor age momkene , matlabe safeye aval ro mishe doroshttar bezarid khaili reeze va khoondanesh deghat mikhad .
dorosht bezarin ta behtar o bishtar too maghz o cheshme baziha foroo bereh ke harfe hesab halishoon nist .

Anonymous said...

HIRBOD AZIZ CHE JAVABE MANTEGHI O DANDANSHEKANI ..
BA INHA BAYAD HAMINTOR RAFTAR BESHE TA DIGE PASHOONO AZ HADESHOON BISHTAR BIROON NABARAND .
ZENDEH BAAD GOOGOOSH IRAN .

Anonymous said...

Там может быть заметнорасслоение , чтобы узнать об этом. Я предполагаю, что вы сделали определенные хорошие факторы в особенности также . Желаем Вам удачи!

Anonymous said...

Hurrah, that's what I was exploring for, what a information! present here at this weblog, thanks admin of this website.

Here is my site - Ralph Lauren Outlet