Friday, March 23, 2007

در سايه ى ايزد تبارك عيد همگى بود مبارك

نوروز بر شما مبارك
در سايه ى ايزد تبارك عيد همگى بود مبارك



نوروز بر شما مبارك

Wednesday, March 07, 2007

آخرين طنز 85

باور كنيد اصلا دلمان نمی خواست در اين وبلاگ، در رابطه با اين موضوع و مصاحبه مطلبی بنويسيم اما جايز دانستيم چند خطی در اين باره بنويسيم.
آن هم نه به صورت جوابی به آقای آسمانی ، چون بعضی ها را لايق جواب دادن نمی دانيم.فقط كمی از فكرمان را در اين رابطه بيان می كنيم

انسان آزاد است كه تفكرات خود را بگوييد، ما هم آنچه در فكرمان می گذرد می گوييم.

در رابطه با اين مصاحبه حرف و سخن بسيار است و جواب های درست و منطقی در رابطه با هر مطلبی كه نادرست بيان شده داريم،اما همان طور كه گفتيم بعضی ها را لايق دادن جواب نمی دانيم
و مهمترين دليل برای اينكه حرفی نمی زنيم و جوابی نمی دهيم به خاطر احترام به گوگوش عزيز است.

اما از آنجا كه خورشيد هيچ وقت پشت ابر پنهان نمی ماند با لاخره روزی میرسد كه دستتان پيش گوگوش عزيز هم رو میشود .
حال مطلبی كوتاه در رابطه با اين مصاحبه ی ساختگى مهرداد (به نام آ خرين طنز 85):
وقتی اين مصاحبه را ديدم به نظرم اين برنامه شبيه برنامه های طنز يا برنامه ی كودك بود كه فقط و فقط برای سرگرم كردن مخاطبين اين برنامه بود.
در بيشتر قسمت ها ی اين برنامه ی طنز، آقای‌ آسمانی ( يا به قول آقای بی بيان حضرت فيل ) و آقای بی بيان باعث خنده ی فراوان من و عده ی زيادی از بينندگان شدند و در بعضی از قسمت ها هم باعث عصبانيت ما و عده ی زيادی از هواداران و فن های گوگوش عزيز شدند.


چرا خنده و چرا عصبانيت !!!!!!!؟؟؟؟؟؟؟

خنده به دليل اينكه سعی داشتند وانمود به ساختنگی نبودن اين مصاحبه كنند ، اما به طور آشكار ،هدف خود را نمايان كردند و با ز هم خنده برای دروغ های جالبشون
و عصبانيت به اين دليل كه ، چرا بايد مسائلی را كه مربوط به اشخاص و شخص ديگريست باز گو كنند و به قولی كاسه ی داغ تر از آش بشن.اصلا چه لزومی داشت كه آقای آسمانی بييايند جلوی تلوزيون و به مردم در باره ی دعوا و اختلاف دو دوست و همكار قديمی بگويند، كه اگر خودشان می خواستند خوب خودشان می گفتند.
و باز هم برای اينكه مسائل پيش آمده را چنان در پيش گوگوش عزيز وارونه جلوه می دهد كاری میكند كه گوگوش عزيز به روی خط بيايند و به طرفداران خود كه می داند چقدر دوستش دارند حرف هايی بگويد كه شايد خودش هم نمی خواهد چنين بگويد اما به خاطر همكار و دوست خود اين كار را می كند. و هر بار مهرداد به گوگوش می گويد خانم گوگوش در باره ی فن ها يی كه .....
با اينكه ما عاشقان و دوستدان گوگوش برای شنيدن صدا و ديدنش دلمان پر می زند اما دوست نداريم اين چنين نا خواسته بازيچه قرار بگيرند .
آقای آسمانی يا به قولی حضرت فيل خود می داند چه در چنته دارد به نوعی باز هم می خواهد در اين مصاحبه دست پيش بگيرد كه پس نيفتد اما خورشيد هيچگاه پشت ابر نمی ماند و بلا خره همه چيز روشن میشود.

و در آخر اينكه:
همه هنرمندان وقتی برای مصاحبه تلوزيونی می آيند حرفی جديد و كاری جديد برای گفتن دارند اما آقای آسمانی از بيكاری يا در سايتها و وبلاگ ها ی گوگوش دنبال سوژه برای خراب كردن فن ها در پيش گوگوش عزيز دارد يا برنامه ِی ساختگی ترتيب می دهد كه حرف ها و مسائل مربوط به ديگران را افشا كند و به قولی به مردم خودی نشان دهند.
.....
و اينكه بالاخره نگفتيد كشفتان چه بود آقای آسمانی؟؟؟ ...............بازم خالی بستيد نه