Sunday, April 29, 2007
Sunday, April 08, 2007
اگر فقط برای يك بار
میدونم. میدونيد كه ، يكی از بزرگترين آرزو ها ی فن ها و عاشقان گوگوش، مخصوصا كسانی كه در داخل ايران هستند، اينه كه بتونند روزی گوگوش رو از نزديك ببينند و برای 1 دقيقه هم كه شده امكان صحبت با او را داشته باشند.
چند وقت پيش داشتم با خودم فكر می كردم كه اگر روزی تونستم گوگوش رو از نزديك ببينم و 1 دقيقه وقت داشته باشم كه با گوگوش صحبت كنم.تو اين 1 دقيقه چی می گفتم . از كجا شروع می كردم.
! يا اگه تو اين 1 دقيقه زبونم می گرفت چی
چند وقت پيش داشتم با خودم فكر می كردم كه اگر روزی تونستم گوگوش رو از نزديك ببينم و 1 دقيقه وقت داشته باشم كه با گوگوش صحبت كنم.تو اين 1 دقيقه چی می گفتم . از كجا شروع می كردم.
! يا اگه تو اين 1 دقيقه زبونم می گرفت چی
هر چقدر قكر كردم به هيچ نتيجه ای نرسيدم.
حتی تو فكرمم از هيجان نمی دونستم از اين موقعيت جطور استفاده كنم.
اگه واقعا همچين فرصتی براتون پيش می اومد
.شما جيكار می كرديد؟
چطور از اين فرصت استفاده می كرديد؟
تا حالا فكرش رو كرديد؟
خوشال ميشم نظرات شما رو هم بدونم..
حتی تو فكرمم از هيجان نمی دونستم از اين موقعيت جطور استفاده كنم.
اگه واقعا همچين فرصتی براتون پيش می اومد
.شما جيكار می كرديد؟
چطور از اين فرصت استفاده می كرديد؟
تا حالا فكرش رو كرديد؟
خوشال ميشم نظرات شما رو هم بدونم..
Subscribe to:
Posts (Atom)